سیزدهمین قسمت از این برنامه 27 مرداد 1390 با حضور «علی محمد مؤدب» شاعر و پژوهشگر، «وحید جلیلی» سردبیر مجله راه و «نادر طالب زاده» مجری و کارشناس روی آنتن شبکه چهار سیما رفت و موضوع «جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی» مورد تحلیل و بررسی قرا گرفت.
گزارش سیزدهیمن برنامه تلویزیونی «راز» ویژه ماه رمضان؛
جلیلی: رسانه ملی مسائل جدی را به بازی میگیرد
مودب: عدالت رسانهای حلقه مفقوده کشور ماست
سردبیر مجله راه با تاکید بر لزوم تغییر رویکرد در فضای رسانهای کشور اظهار کرد: به نظر من فساد رسانهای است که رسانه ملی مسائل بازی را جدی میکند و مسائل جدی را به بازی میگیرد و در برابرش سکوت میکند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی برنامه تلویزیونی «راز»، سیزدهمین قسمت از این برنامه 27 مرداد با حضور «علی محمد مؤدب» شاعر و پژوهشگر، «وحید جلیلی» سردبیر مجله راه و «نادر طالب زاده» مجری و کارشناس روی آنتن شبکه چهار سیما رفت و موضوع «جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی» مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت.
در ابتدای این برنامه، جلیلی در معرفی علی محمد مؤدب گفت: ایشان شاعر و پژوهشگر مسائل انقلاب اسلامی هستند که از اوکتابهای متفاوتی بیشتر در حوزه شعر (سپید و کلاسیک) منتشر شده است؛ آقای مودب در کنار فعالیتهای ادبی که انجام میدهند، مؤسسه ای را تحت عنوان شهرستان ادب مدیریت میکنند که به یکی از نقاط تقویتی جدید در جبهه انقلاب تبدیل شدهاست و مجموعه ای از شعرای جوان و داستان نویسان جوان انقلاب را گرد آوردهاند.
جلیلی در ادامه در واکنش به اظهارنظر طالب زاده مبنی بر اینکه برنامهها رنگ و طعم مذهبی دارد، بیان کرد: میخواهم یک ایراد از صحبت شما بگیرم؛ گفتید که برنامهها رنگ و طعم مذهبی دارد، شاید رنگ مذهبی داشته باشد اما به نظرم برنامه هایی که حتی رنگ مذهبی دارد، طعم مذهبی و دینی ندارد. عده ای از دوستان بعد از برنامه قبلی گلایه داشتند که بحث کلی و پراکنده بوده، واقعیت و مشکل این است که مجموع این حرف ها ضریب درستی در رسانه های ما از جمله رسانه ملی ندارد و شما می خواهید انواع و اقسام مباحث را با مبانی، چهار چوب نظری و مصادیقشان بگویید و بعد به راهکار و پیشنهاد نیز برسید. سپس مطمئن هستید غیر از «راز» برنامه دیگری با امکان مطرح کردن چنین مباحثی وجود ندارد، از این رو قائدتاً ممکن است این مشکل به وجود آید که بحث ها جامع و مانع طرح نشود. بحثی مثل بحث «جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی» با این گستردگی و تنوعی که دارد چرا باید در شرایطی که اسمش را نیز جنگ نرم گذاشتهایم، ضریب کمی در رسانه ی ملی داشته باشد؟
نگاه رویکردی جبهه فرهنگی به دین
سردبیر مجله «راه» به تعریفی برای جبهه فرهنگی پرداخت و در توضیح آن گفت: جبهه فرهنگی به یک معنا چرخه تولید، توزیع و مصرف محصولات فرهنگی است که اینها بر اختصاصات اسلام ناب و انقلاب اسلامی متمرکز هستند. وقتی که ما میگوییم مسلمان و پیرو انقلاب اسلامی هستیم، ممکن است به عنوان مثال با مذهبیهای غیر انقلابی یک سری اشتراکات داشته باشیم که ممکن است در این اشتراکات کارهای رسانهای زیادی هم صورت گیرد؛ مثلاً عربستان شبکه قرآن داشته باشد و ... ولی چون آن ها به دین از منظر یک سوژه نگاه میکنند، حوزه است. عدهای به موسیقی، عدهای به ورزش و عدهای دیگر به دین علاقه دارند، با این نگاه کار ارزشی به سوژه های خاص محدود میشود، در حالی که در نگاه جبهه فرهنگی، دین یک رویکرد است و با این رویکرد به هر حوزه ای که نگاه میکنید، حرف برای گفتن دارید.
محدودیت در رسانه ملی مانع از بروز ظرفیتهای جبهه فرهنگی انقلاب میشود
جلیلی اظهار کرد: مدیران دستگاههای فرهنگی ما عادت کردهاند. شاید برای همین است که بسیاری از مخاطبین ما تا میگویند موضوعهای ارزشی، محدود به خدا و پیغمبر و دفاع مقدس و ... میشود. این نگاه محدودی که در رسانهها از جمله رسانه ملی وجود دارد، اجازه نمیدهد ظرفیتهای جبهه فرهنگی انقلاب بروز کند.
وی با بیان اینکه امروز در مقوله جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی یک گسل جدی وجود دارد، افزود: به عنوان مثال یک باکس مانند برنامه «راز» را در رسانه ملی قرار دادهاند و میگویند دو ساعت در اختیار شما، هر چقدر میخواهید در آن حرف بزنید. در حالی که جبهه فرهنگی انقلاب در حوزه های مختلف حرف دارد و در سر فصلهای مختلف باید ورود کند. از این رو امکانات جمهوری اسلامی، از جمله امکانات رسانهای باید در خدمت بیان کردن این حرف ها و پیگیری این مطالبات قرار گیرد.
سردبیر مجله «راه» اظهار کرد: من این را که ویژگی رزمندهها وآدم های ارزشی ما در دوران دفاع مقدس چه بود؟ در مقالهای به نام "جنگی که بود، جنگی که هست" قبلاً نوشتهام. ویژگی آنها در این بود که اگر از کربلا صحبت می کردند، کربلای زمان را نیز فراموش نمی کردند. همان دوره ای که ما دفاع مقدس داشتیم و صد ها هزار نفر از بهترین جوانان این کشور به جبهه ها می رفتند و می جنگیدند، خیلی ها نیز بودند که مذهبی بودند، برای امام حسین هم اشک می ریختند، دعای ندبه هم می خواندند، ولی یک بار جبهه نرفتند، یک خون هم از دماغشان نیامد، هیچ کاری هم به این کارها نداشتندکه امروز من می ترسم به این موضوع دچار شویم.
جلیلی ادامه داد: وقتی میگوییم موضوعات ارزشی تماما یعنی آنچه مربوط به گذشته است. در حالی که ما باید ببینیم والفجر هشت های امروز چه هستند؟ کاداستری که شما مطرح کردید، والفجر هشت امروز و از این موضوعات زیاد است.
جبهه فرهنگی نمیتواند نگاه سکولار را تحمل کند
وی به بیانات مقام معظم رهبری درباره فساد اقتصادی اشاره کرد و گفت: بخشی از صحبت های آقا پخش شد که ایشان با چه حرارتی بحث فساد اقتصادی را مطرح کردند، اینها کار جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی است؛ یعنی از فرهنگ یک تعریف شهربانویی، توریستس و مناسبتی ندارد. امروز باید ببینیم، کل یوم عاشورا،کل ارض کربلا. هر زمینی و هر زمینه ای کربلاست جبهه فرهنگی حرفش این است و نمی تواند این نگاه سکولار را تحمل کند.
جلیلی افزود: به طور مثال اگر در حوزه رسانه ملی قرار است سریال های داستانی ساخته شود، این ملت انبوهی از ماجرا ها را در طول 40، 50 سال گذشته از سر گذرانده است که مملوء ازموضوعات دراماتیک و به شدت جذاب برای به تصویر کشیده شدن است. اما سی سال از انقلاب ما گذشته و بسیاری از مهمترین حوادثی که بر این ملت گذشته، وارد فضای رسانه ای و هنری ما نشده است. امسال سال نود است، سی سال از سال 60 می گذرد؛ در سال 60 رئیس جمهور، نخست وزیر و ده ها نماینده مجلس شما را کشته اند که کسانی آنها راکشته شده اند که هنوز دفاترشان با پر رویی تمام در کشورهای امریکایی و اروپایی بر پاست و از حقوق بشر دم می زنند. من سؤالم این است که اگر ایرانیها رئیس جمهور ایران را کشته بودند، یا از تروریستهایی که رئیس جمهور امریکا را کشتهاند، حمایت می کردند، امریکایی ها تاکنون چند فیلم ساخته بودند؟ چرا ما وارد این فضا ها نمی شویم؟
لزوم تغییر رویکرد در فضای رسانهای کشور
وی اظهار کرد: ورود به این فضاها تغییر رویکرد در مجموع فضای رسانهای کشور از جمله در رسانه ملی را میطلبد؛ رسانه ملی باید رویکردش تغییر کند. پس ما کی میخواهیم این ظرفیتها را به میدان بیاوریم؟. چرا بسیاری از موضوعات حساس کشور به اندازه یک دهم لیگ برتر به آن پرداخته نمی شود؟. این موضوعات را باید در رسانه ملی که یکی از تأثیر گذارترین رسانه ها است، مطرح و بعد به دنبالش موجی را در جامعه ایجاد کرد.
جلیلی در ادامه افزود: تغییر رویکرد ضرورت اصلیِ مقطعی است که ما در آن به سر می بریم به خصوص با شکل گیری ابعاد جدیدی از جنگ نرم در کشور و این همه رسانه هایی که انواع و اقسام آن هر روز ایجاد میشود و به جنگ روانی و فرهنگی ملت آمدهاند. در این مقطع این تغییر رویکرد لازم است و باید در رسانه ملی ما و بسیاری مراکز دیگر اتفاق بیافتد که بعد از آن با جهش جدیدی در فضای فرهنگی کشور مواجه خواهیم شد؛ چون پتانسیل های آن کاملاً موجود است.
وی تصریح کرد: امروز دیگر کسی نمیتواند ادعا کند که ما حرفی برای گفتن، مضمونی برای ارائه کردن و یا نیرو نداریم. اما این دیگر بی همتی یا خطاهای استراتژیک یا تئوریکی که در ذهنیت مدیران وجود داشته باشد، است که اجازه بروز و ظهور این ظرفیت های جدید را ندهد.
جلیلی در پاسخ به سوال طالب زاده مبنی بر اینکه ما چه کارهایی می توانیم انجام دهیم که غرب از انجام آن باز میماند، با تاکید بر اینکه باید بر مزیت نسبیهایمان مستقر شویم، افزود: ما مزیت نسبیهایی داریم که آن ها ندارند. ما کار هایی می توانیم بسازیم که آن ها نمی توانند بسازند. این نکته بسیار کلیدی بود که اشاره کردید. اگر ما بخواهیم جذابیت های آن ها را بگیریم و تقلید کنیم، ملت میگویند اگر ما بخواهیم به خاطر این چیز ها جذب شما شویم، اصلش را می گیریم نه شما که بدل آن هستید.
سپس در ادامه، مودب درباره موضوع مورد بحث برنامه و تغییراتی که در طول زمان افتاده است، تصریح کرد: این مدل ویترینی دیدن و این طور پرداختن درست نیست. الان که جنس برنامه شما فرق میکند و من هم نسبت به آن موقع خیلی فرق کردهام، میگویم حرف نگفته بسیار است. این فضایی که پیش آمده؛ انقلاب و جنگ، مردم همه پای کار انقلاب بودند و ما که در دورافتادهترین این روستا ها بودیم، تمام عظمت حسی انقلاب را احساس می کردیم و پای کار بودیم. ما که بچه هم بودیم انرژی مضاعفی برای انقلاب می گذاشتیم، مردم هم همینطور.
وی افزود: مادرم تعریف می کند که در اعتصابات مشهد، یک روستا که در سال یک کیسه گندم دارد، تمام هستی شان را آوردند و هیچ حساب نکردند. چهار سال بعد بچه هایشان را به جبهه فرستادند. مردم با همان انرژی تا همین امروز هم هستند. ولی بعدها انقلاب در دست اندازهایی که افتاد دیدیم این چه بلایی است که سر ما می آید. یعنی همین مسخ فرهنگی که بعضاً اتفاق می افتد به خاطر برخی از انفعالات ساده، غفلت ها و حتی خود ما بخشی از این هستیم.
مودب ادامه داد: مثلاً در دورهای بسنده کردیم به این که مدیران و متولیانی هستند که شاید می بایستی با همان احساس بیشتر پای کار می ماندیم. در این حوادث اخیر همه این ها را ما حس کردیم که آن عظمت جهان آرمانی که انقلاب اسلامی می خواست ما را به سمتش ببرد، انگار در دست انداز افتاده است.
این شاعر و پژوهشگر بیان کرد: در صحنه عمل نیز محصولات فرهنگی که در قشرهایی از جوانان ما در نحوه فرهنگ و زندگی آن ها که بعداً می بینیم بیشتر می شود، ما را هوشیار کرد. به قول یکی از دوستان که گفت؛ سی سال جوان شد انقلابت در این دست انداز همه برگشتیم و گفتیم که باید با همان انرژی اول پای کار بایستیم. دلیل این همان احساس خطر است که به نظرم یک مقدار خوب شد که اینطور شد، چون این موریانه ها در حال مسخ کردن وضعیت ما بودند. من می توانم با جرأت بگویم این جوانانی که پای شعر این انقلاب ایستاده اند خیلی با شجاعت همسنگ همان جوانان اول انقلاب که در حوزه هنری ایستادند، هستند. تجربه آن ها را دارند، این ها دانشگاهی هستند و این نسل می تواند خیلی درخشان تر از آن نسل در سال های بعد کار کند، از این رو خوب شد در چنین دست اندازی قرار گرفتند.
وی ابراز امیدواری کرد: انشاءالله ما بتوانیم با این جنس بحث ها خودمان و کسانی را که غافلند نهیب بزنیم. نمی توان تمام این مشکلات را گردن بروکرات ها انداخت، چراکه خود ما نیز به دنبال زندگی و بختمون رفتیم.
در ادامه، جلیلی نشان دادن تهدیدها را راه حلی برای ایجاد انگیزه مضاعف دانست و گفت: من می خواهم بگویم که یک عرصه دیگر نیز وجود دارد و آن اعتنا به فرصت هاست که در این زمینه به نظرم خیلی مشکل داریم. ما در شناسایی فرصت هایی که وجود دارد، کم گذاشتیم. اگر من بدانم چه فرصت های عظیمی وجود دارد که اگر امروز من کار نکنم، از دست می رود، ضایع می شود و شاید خیلی هایش جبران نشدنی باشد؛ آن وقت با شوق و انگیزه بیشتری وارد کار می شوم. یک نمونه اش بحثی است که باید درباره تاریخ انقلاب انجام دهیم. در همین دیدار اخیر آقا با دانشجویان یکی از نکات مهمی که ایشان هم اشاره فرمودند این بود که شما تاریخ انقلاب را بدانید و بفهمید. از لحاظ مضمونی ما یک انبوهی از سوژهها و معارف داریم که می توانند دست مایه تولیدات رسانهای، سینمایی شود و ما می بینیم که ما از این ها خود را محروم کرده ایم.
وی افزود: در حال حاضر ما در حوزه ای تحت عنوان تاریخ شفاهی جبهه انقلاب کار میکنیم. سراغ فعالان فرهنگی دهه 50 و 60 رفته ایم و خاطرات آن ها را جمع آوری می کنیم. وقتی ما سراغ این ها می رویم، می بینیم چقدر حرف برای گفتن دارند، چقدر الگو هایی در اوایل انقلاب ایجاد شده که به دست ما نرسیده است. این انگیزه ای که در من وجود دارد نمی گذارد این ها در سینه ها بماند، حبس و مدفون شود و این می تواند یک اقیانوسی از مضامین جدید را به چرخه تولید فرهنگی ما اضافه کند.
سردبیر مجله «راه» به سریال های تلویزیون اشاره کرد و گفت: عمده سریال ها در صدا و سیما، در یک فضای بسته آپارتمانی که نه تاریخ ایران نمایش داده می شود، نه جغرافیای ایران و نه حتی فرهنگ ایران، ساخته میشود. این در حال است که انبوهی از سوژه ها وجود دارد که می توان به آن ها مراجعه کرد.
جلیل اظهار کرد: از آنجا که فضای تولید فرهنگی ما توسط جریان روشنفکری و توسط مدیران فرهنگی، کم مایه یا منفعل محدود شده است، یکی از کار هایی که جبهه انقلاب می تواند انجام دهد این است که این فضا را کلاً تغییر دهد و زیر و رو کند؛ اگر مسئولان یک مقدار جدی تر و انقلابی تر پای کار بیایند. از طرفی اگر فرصت ها را نیز در نظر بیاوریم، بیشتر از تهدیدها می تواند نیرو ها را فعال کند و به صحنه بیاورد.
مؤدب نیز در ادامه گفت: یک زمانی روحانی جوانی به همان روستای ما که جمعیتی هفت یا ده نفره به مسجدش میرفتند، آمد. این روحانی مدتی در روستا رصد می کرد، جوان های فعال تر را می دید که مثلاً یک برجستگی ای دارند این ها را شناسایی و دور خودش جمع کرد. در یک روستای دور افتاده بچه های دبیرستانی تئاتری نوشتند و با موضوعات بومی و مفاهیم دینی همان روستا اجرا کردند، بعد از آن تمام جمعیت روستا به مسجد میآمدند. او افراد را دور خودش جمع کرد، تیمی ساخت و بعد با این تیم کار تئاتری راه انداخت که اگر یک همچین نهضتی راه بیافتد چقدر ما از دل این ها کارگردان و هنرمند خواهیم داشت.
جلیلی نیز به تحقیق درحال انجام در 12 شهر کشور اشاره کرد و در این باره گفت: در این تحقیق که در حال توسعه است با ظهور دین انقلاب اسلامی یک شکوفایی فرهنگی اتفاق می افتد؛ دینی که انسان را در تمام ساحات وجودی اش فعال می کند. این تجربه فرهنگی انقلاب اسلامی باید ثبت و از آن الگو گیری شود، در غیر این صورت فضاسازی های جریان روشن فکری که بسیار مستبد و بسیار انکار گرایانه در این حوزه ورود می کند، اجازه استفاده فرهنگ ما از این فرصت ها را نخواهد داد.
فضای جریان روشنفکری انکار است
وی افزود: کسانی را به عنوان شاعران و فیلم سازان بزرگ مطرح می کنند که فرد برای نسلون ماندلا شعر دارد اما برای شهدای خودمان و امام شعر ندارد؛ یعنی انکار مطلق. در حال حاضر شما به فضای جریان روشنفکری که نگاه می کنید همه اش انکار است، انگار که انقلاب اسلامی هیچ دست آوردی نداشته است. این همه جلوه های زیبا در سراسر زندگی این ملت در طی این 40،50 سال جریان نهضت امام خمینی وجود داشته هیچ بروزی در آثار ندارد مگر بروز منفی. مثلاً وقتی می خواهند به دفاع مقدس بپردازند، تنها چیزی که از آن صحبت می کنند موشک باران است؛ یک چهره سیاه منفی.
فیلم فارسیهایی که فقط رو توش شده اند!
جلیلی اظهار کرد: متأسفانه بدنه روشنفکری که ما داشتیم توسط دستگاه های فرهنگی ما نیز به دلیل انفعالاتی که وجود دارد دفاع می شوند و فضا را به سمتی برده است که نشانه شناسی انقلاب اسلامی را در عرصه تولید فرهنگی در حال گم شدن است. از انقلاب اسلامی در بسیاری از کارهای دراماتیک صرفاً عکس های امام و آقا را صرفاً در کلانتریها می بینید. دقیقاً همان فیلم فارسی های سابق است که فقط رو توشی روی آن کشیده اند!.
این روزنامهنگار ادامه داد: جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی حرفش این است که این ملت صدها هزار نفر از بهترین جوانان خود را در یک مبارزه 40،50 ساله فدا کرده و به یک تجربه عمیق رسیده است فرهنگ باید این تجربه را در انواع و اقسام قالب ها ثبت و منتقل کند و نسل جدید را طوری تربیت کند که این تجربه را در صحنه های مختلف اقتصاد، سیاست، در کار فرهنگی به معنای اخصش بازآفرینی کند.
در ادامه طالب زاده مجری و کارشناس برنامه نیز گفت: فکر نمی کنم هیچ نهضت و کشوری به اندازه جمهوری اسلامی به آن توجه شود که علیهاش کار صورت می گیرد. هیچ نهضت فرهنگی، ضد و رقیب مهندسی شده علیه بسیاری تفکرات نیست. این یک واقعیت است که تمام این ضدیت ها به خاطر اسلام و در میان این آتش فشان انقلاب اسلامی است، چراکه این چیزی است که جلوه آن بسیار معلوم است و آن ها نیز شمشیر را از رو بسته اند؛ در جایی مثل فتنه انتخابات اولین حرفی که زده می شود این است؛ تغییر رژیم. فکر میکنند رژیم به این آسانی تغییر میکند یا این حرفشان که تمام گزینه ها روی میز است. یعنی برای این که آتش را خاموش کنند، هول هستند؛ مگر می شود خاموش کرد؟
جلیلی به برنامه راز اشاره کرد و گفت: گاهی اوقات رسانه می خواهد با همین برنامه ای که یک برنامه فرهنگی و رسانهای است، تغییر ایجاد کند. یکی از مشکلات ما این است؛ ده، پانزده سال است که آقا فرمودند مبارزه بی امان با فقر و فساد و تبعیض. ما چند تا فیلم و سریال و برنامه پیرامون این موضوعات داشته ایم؟
طالب زاده نیز اظهار کرد: حتی مستندی هم که بخواهد درباره فقر پخش شود، نداشتیم. شما آ خرین باری که یک مستند درباره فقر در کشورمان دیدید چه بود؟ راجع به فردی که نمی تواند آخر ماه کرایه اش را بپردازد!؟.
جلیلی نیز در ادمه صحبت های طالب زاده گفت: یا در مورد مفاسد؟ یادم هست اوایلی که سوره رفته بودیم، معاونتی به اسم معاونت پیشگیری به وجود آمده بود و آقایی هم بود که قبلاً کار رسانه ای انجام می دادو قبلاً مسئول دفتر آقای هاشمی شاهرودی بوده است. آمارش دقیق در ذهنم هست گفت فلانی سی و شش بار تماس گرفته اند، می خواستیم یک میز گردی بگذاریم این آقا را از قوه قضائیه بیاوریم. بعد سه چهار تا از کارگردانان سینمای ایران را بیاوریم و بگوئیم شما چه همکاری برای مبارزه با فساد می توانید بکنید. آقا شما چهار تا پرونده فلان قاضی فاسد را که خود قوه قضائیه با آن برخورد کرده است را بیاورید و بدهید به کارگردانانی که مورد اعتماد شما هم هستند، که یک کار دراماتیک جدی روی آن صورت گیرد، که فضای فرهنگی هم به شما کمک کند. سی و شش بار با دفترحاج آقا تماس گرفتند که مرتبه آخر گفتند استخاره بد آمده است. ما می گفتیم شما از ظرفیت های فرهنگ برای اصلاح که خودت هم بهتر بتوانی برنامه هایت را پیش ببری استفاده کن، ولی نمی آمدند.
تلویزیون مسائل بازی را جدی میکند و مسائل جدی را به بازی میگیرد
وی با ابراز تاسف از اینکه ظرفیتهای فرهنگی کشور برای پیش بردن آرمان در حوزه های مختلف جدی گرفته نمی شود، افزود: به دلیل همین جدی نگرفتن است که شما ناگهان می بینید در فضای جامعه بیست روزنامه راجع به فوتبال تیتر می زنند. شبکه های تلویزیونی سرگرم کننده ترین برنامه هاشان کارهای ورزشی میشود. حالا چقدر مهم است که فلان تیم ببرد یا ببازد؟! این به نظر من فساد رسانه ای است که مسائل بازی را جدی می کند و مسائل جدی را به بازی میگیرد و در برابرش سکوت میکند. با این که این همه ظرفیت وجود دارد. شما یک برنامه نیم ساعته پخش میکنید کلی از آقایان حواسشان را جمع می کنند. اگر همین را پیگیرانه پیش ببرید خیلی کار ها می توانید پیش ببرید.
براساس این گزارش، در ادامه برنامه مؤدب بر مقوله تیم سازی تاکید کرد و گفت: یکی از مشکلات ما این است که کسانی که متولی بودند بیشتر آنچه را می خواهیم در قالب آنچه نمی خواهیم دنبالش بودند که ببریم ممیزی و سانسور کنیم، بعد یک جریانی هم این ها را برجسته و آن را مسئله اصلی می کند. به عنوان مثال یک کتاب پوچ گرایانه چاپ می شود بعد به هزار زور و زحمت ده هزار تا می فروشد و حالا یک جریانی می آید این را می خواند و یک رانت، به آن لغو مجوز می دهد این پنهانی کپی و در اینترنت گذاشته می شود، ده هزار نفر دیگر هم می خوانند. ولی مسئله این نیست، مسئله آن طرف است.
وی افزود: مثلاً ما در دفتر خودمان با رمان نویسان مذاکره کردیم و به دغدغه های مشترکمان رسیدیم که مثلاً شما آدمی هستی از روستاهای شیراز، طرف یک داستان درباره انقلاب ما نوشته است ، یا در ترکمن صحرا، یزد،کرمانشاه، همدان و ... این ها در حال کار شدن است. این که ما این فرصت ها را بشناسیم و برای آن کار ایجابی، برایش نیرو پیدا و تربیت کنیم. اگر فردی مشکلی دارد، مشکلش را حل کنیم. آموزش نیاز دارد آموزشش دهیم. نه این که همه حواس ها را متوجه حوزه های سلبی کنیم. ما باید بیاییم در فضای ایجابی ببینیم چه می خواهیم و برایش کار کنیم.
این نویسنده با طرح این سوال که برای مخاطب گسترده جامعه چه کردهایم؟ گفت: این ها عشق معنا دارند، می خواهند بفهمند، می خواهند با خدا رابطه برقرار کنند. یعنی محصولی که مناسب این ها باشد تولید کردهاید؟ ما مدام به یک رمان پوچ گرایانه گیر میدهیم، حاشیه درست کنیم. من نمی دانم این ها غفلت است؟ نادانی است؟ بیاییم این سمت و برای این ها تولید کنیم. مثلاً برای کسی که مناجات می کند. ما چقدر کار مناجاتی داریم؟ چقدر در حوزه جنگ داریم؟ چقدر در حوزه عدالت داریم؟.
وی افزود: من مثالی که همیشه می زنم این است که در یک شهر بزرگی مثل تهران بگردید خانم بد حجاب چقدر است؟ هر چقدر هم تخفیف بدهیم نهایتاً یک میلیون هستند. چند ملیون آدم خوب داریم؟ برای آن ها چی کار کردیم؟ برای آن ها چه محصولی تولید کردید؟ برای آن ها چه برنامه ای ریختید؟ وقتشان را چگونه پر کردید؟ آن طرف برنامه ریزی می کند، می سازد، هفتاد، هشتاد شبکه فارسی زبان می ریزد و وقت این ها را پر می کند. دلش که نسوخته است. یک کاری می کند. خوب ما چه کار می کنیم؟ ما درگیر این ها می شویم. بعد ظرفیت های فکری ای که هست فعال نمی شوند. ما کلی آدم باسواد پای کار داریم که می توانند تولید کنند و نیاز جامعه را جواب دهند. ما نرفتیم سراغشان بیاوریمشان، ساختار های مناسب را طراحی کنیم؛ آن ها در آن ساختار ها قرار گیرند، با آدم اهلش رو به رو شوند. با بروکراسی با نظام اداری دست و پا گیر رو به رو و خسته نشوند.
وی ادامه داد: ما از امام رضا(ع) فقط و فقط چند تا نماد ساده، کبوتر و ضریح و ... را در ذهن مردم داریم. ما باید برای این افراد تصویر بسازیم، قصه بسازیم. امام رضا(ع) یک جهان است؛ یک جهان تمام نشدنی از معنا، حرف و قصه. چقدر روی این ها کار کردیم؟
طالب زاده نیز در ادامه صحبت های مودب اظهار کرد: یکی از نکات این است که ممکن است ما یک برنامه بسازیم. ولی یک کار ویژه برای ده سال می سازیم و دیگر نمی سازیم. آن هم فقط همان یک نفر می سازد. به عنوان مثال در تاریخ تبیین دین کثرت نداریم. از این رو ما باید در پروراندن موضوعات نوآوری داشته باشیم که وقتی به جایی می رویم تاریخ آن جا را بهتر بفهمیم.
وی افزود: ایران یک منبع عظیمی از استعداد است. آن چیزی که رقیب ما با پشتیبانی دول امپراتوری دنبال آن است این است که بگوید امکانش خیلی ضعیف است. آدم های سرخورده ای که به آن جا رفته اند اما خوب امکانات دولتی آن جا را دست گرفته اند، ولی استعداد ندارند، اما خوب مهندسی می شوند که به نظر زیاد می رسند. ولی این جا پر از استعداد هستند که سال هاست دیده نشدند.
جلیلی در واکنش به اظهارات طالب زاده گفت: آقای طالب زاده چرا دیده نمی شوند؟ و یک عده دیگری به جای آن ها دیده می شوند؟ یک نفر یک دور روزنامه کیهان را ورق بزند با صد تا استاد دانشگاه، روشنفکر، داستان نویس و آدم مولد فرهنگی ضد انقلاب آشنا می شود. ولی با ده تا حزب اللهی و داستان نویس انقلابی آشنا نمی شود. این معضل جدی است که متأسفانه در استراتژی فرهنگی بسیاری از دستگاه های رسانهای، فرهنگی و هنری ما وجود دارد.
فرصت محوری را اصل قرار دهیم
سردبیر مجله «راه» اشاره کرد: من یک یادداشتی تحت عنوان «دشمن شناسان دوست فراموش» نوشته بودم. طرف در برازجان آخرین تحولات جریان شیطان پرستی را می شناسد، ولی شهید کنار دست خودش را که یک شهید ملی بلکه جهانی و بین المللی است نمی شناسد. در حالی که ده ها بولتن در ده ها جلسه و اردو به او رسیده که نوعاً تهدید محور هستند. فقط تهدید ها را می گویند. البته این به این معنا نیست که دشمن را نشناسیم، رصد نکنیم ولی این که انقدر ما دشمن را بزرگ بکنیم، درست نیست. به نظرم خیلی اغراق شده است. ما باید در نبرد فرهنگی ای که امروز وجود دارد فرصت محوری را اصل قرار دهیم.
طالب زاده نیز گفت: به نظرم باید نیروها دیده شوند. آدم های بزرگی در این مملکت هستند که گاهی اوقات و یا کلاً دیده نمی شوند. به نظرم این ها فقط باید دیده شوند، مابقی کار خودش درست می شود. خیلی آدم ها فراموش شدند. خیلی مهم است که دیده شوند و بعد شنیده شوند. با آن ها صحبت شود. این روح بخش است. اعتماد به نفس را بر می گرداند. مردم باید بدانند که خداوند برای لشگر حزب الله همه چیز گذاشته و همه چیز در این سپاه است.
در ادامه، جلیلی بیان کرد: من به یکی از مسئولان گفتم که این ظرفیت وجود دارد که برنامه ای در تلویزیون بسازیم و این افراد را به مردم بشناسانیم که هیچ وقت مضمون هم کم نمی آورد. چند ماه هیچ خبری نشد. این سؤالی است که ما از رسانه ملی دیگر رسانه ها داریم؛ ولی ما تمرکزمان بر روی رسانه ملی بیشتر است چون تأثیرش بیشتر است.من با بچه های فرهنگی ای که در تماسم باز هم دغدغه اصلی شان این است که حرفشان شنیده شود.
همچنین طالب زاده اظهار کرد: یکی از هنرهای رسانه و تلویزیون این است که بستری فراهم کند تا حرف این افراد خالص و مبارز انقلاب در بحث فرهنگ و هنر شنیده شود. این ها کلی حرف و طرح دارند. این لشکر باید به سطح آید و دیده شود.
جلیلی با انتقاد از برخی برنامههای رسانه ملی که تناسبی با آرمان خواهی انقلاب اسلامی ندارند، گفت: کسانی که کوچکترین دغدغه ای نسبت به اسلام و انقلاب ندارند در همین رسانه ملی در برخی شبکه ها می آیند، شب های متعدد راجع به خاطراتشان می گویند که اصلاً ربطی به خاطرات اصلی این ملت و آرمان خواهی آن ندارد؛ یک سری بحث های فردی سطح پائین است که مطرح می شود. دوربین رسانه ملی به این ها داده و از آن ها چهره سازی می شود. حتی برخی اوقات تبدیل به مرجع می شوند که واقعاً قابلیت آن را ندارند. نسبت ها را وقتی می نسجیم این ظلم است. ولی بسیاری افراد هستند که اصلاً به رسانه ملی راه پیدا نمی کنند.
مؤدب به یکی از برنامههای خبری تلویزیون و تقلید آن از شبکه های خبری خارجی اشاره کرد و گفت: در وبلاگ شخصی ام یادداشتی گذاشتم که این ها می آیند در فلان برنامه با اسم کوچک یکدیگر را صدا می کنند، شما این رفتار را از بی بی سی یا جاهای دیگر تقلید می کنید. بعد خودم دیدم که چند تا خبرگزاری این را منتشر کردند و این برنامه تغییر کرد. بخشی از آن مطالبه ما است. مثلاً وقتی ریگی آمد من نوشتم که شما یک سریال ندارید که نود قسمتی در بلوچستان بگذرد. چرا یک آدم آنجا دیده نشود؟ همین الآن تهران و تهرانی در ذهن بسیاری از شهرستانی ها یک اسطوره است. چرا اینطور است؟ چرا آدم همان مقدار که در آن جا هست، محترم نیست؟ تلویزیون و رسانه ها تمام توجهشان به همین قطعه از ایران است.
عدالت رسانهای حلقه مفقوده در کشور
این شاعر انقلابی ادامه داد: الآن یکی از دوستان من رمان نویس درجه یک کشور از شهرستان به تهران آمده است تا خود را بشناساند. اگر او همین ده سال را همان جا می ماند هم متنی برای تولید سریال آن جا می نوشت و هم بیست تا شاگرد تربیت می کرد. عدالت رسانه ای حلقه مفقوده در کشور ما است که این نگاه تمرکزگرایی باید رفع شود تا ما به یک نگاه جدیدی برسیم.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی برنامه تلویزیونی «راز»، در بخشی از این برنامه مستندهای مهار نشده، یزدان تفنگ ندارد، ایران سبزو پایان فراموشی به نمایش درآمد.
در ادامه جلیلی گفت: مشت نمونه خروار است یعنی چند نمونه کاری را دیدیم که عمدتاً نیروهای جوان ساختند؛ نیروهایی که متوسط سنی شان 26-27 سال است. این جوانان آثارشان را در مضامین مختلف ساخته اند که در نوع خودش هم جذاب است. این ها چه گونه ساخته شد؟ این ها بیرون از بروکراسی ها و حمایت های نشده انجام شد. یعنی این ها منتظر این نشدند که دستگاهی از این ها حمایت کند. سازنده احساس نیاز کرد.
وی تصریح کرد: این پلی بک دو نکته را نشان میدهد یکی اینکه نیروهای تولیدگری که این ها آماده به کار هستند و منتظر دستگاه های فرهنگی مختلف نیستند. خودشان شروع کردندکه تعدادشان روز به روز رو به افزایش است. دوم مضامین آثار است؛ چنین مضامینی به فضای رسانه ای ما راه پیدا نمی کند. اگر این مستندات به درستی پخش شود، معلوم می شود ایران یعنی چه؟ هر ایرانی که این را ببیند در آخر احساس اعتماد به نفس و غرور می کند. در عین این که انتقاد های زیادی هم در آن شده است. لذا سوال این است که چرا این موضوع به رویکرد غالب در فضای رسانه ای و تولیدی ما تبدیل نمی شود؟
سردبیر مجله «راه» افزود: در مقاطعی می بینیم که در دستگاه رسمی نظام مثل وزارت ارشاد آموزش می دهند. نگاه دیگری هم وجود دارد؛ مثل نگاه توریستی که صرفاً به سیاه نمایی می پردازد. انتقاد باید چگونه باشد؟ با یک افق نگاهی برتر؟ یا صرفاً برای تخریب و یا انکار؟ من می خواهم بگویم در برابر آن نگاهی که جریان روشنفکری ایجاد کرده و مدیریت منفعل فرهنگی به آن میدان داده است، قابل بحث است. فیلم های ضد انقلابی که با پول دولت ساخته شده اند. این رویکرد وجود دارد ولی ظرفیت کافی هم در برابر آن هست که به رویکرد غالب رسانه جمهوری اسلامی تبدیل شود.
مؤدب نیز بیان کرد: من همیشه صحنه مواجهه حضرت موسی با ساحران در یادم می آید که همه طناب ها را بیاندازید. این برای ما خیلی خوب است. بگذارید بسازند. حالا نوبت انقلاب اسلامی است که کل بازی این ها را بر هم بزند و این ها حس کردند. ما آدم امروز هستیم و بچه های بسیاری وارد شده اند.
وی افزود: من با معاونت بنیاد دفاع مقدس جلسه ای داشتم، دیدم این ها خود بیانات آقا را می خوانند که قبلاً ما به این ها می گفتیم. غفلت بود و الآن مدیر می نشیند عین بیانات آقا را می خواند و خودش هم می داند که باید عین این ها را عمل کند.
طالب زاده مجری و کارشناس برنامه «راز» تصریح کرد: دیگر چوب خط پر شده است و وقت بازی گوشی نیست. باید آینده را ترسیم کنیم و نوری به جلو بیاندازیم. به همین جهت باید از کلیه ظرفیت ها استفاده کرد. چون انقلاب اسلامی جای کار و آینده روشنی دارد که لشکر فرهنگی آن باید با تمام قوا و با تمام اندیشه ها در صحنه باشند. دشمن هم از این ها خیلی می ترسد. آن شخصی که سی کتاب فلسفی و ادبی دارد که ریشه اش مبارزه است، دشمن خوشحال می شودکه آن رجل سیاسی ما خانه نشین شده است.
جلیلی نیز اظهار کرد: یکی از کارهای مهمی که رسانه می تواند انجام دهد، یکی تقابلی است که دارد و یک بحث دیگر جبهه مجموعهای از سنگرها است. ما سنگرهای خوبی در تمام عرصه ها همچون اندیشه و هنر داریم. رسانه باید این سنگرها را به هم مرتبط کند و به هم نشان دهد. در رسانه اگر یک مولد فرهنگی دیده شود آن هنرمند سریع آن را می یابد. باید به نوعی مثل بیسیم چی و از یک طرف مثل دیده بان عمل کند، دشمن را ببیند و رصد کند، از طرف دیگر بچه های داخل این جبهه را با هم مرتبط کند.
وی افزود: یک نکته استراتژیکی است. امکان دارد مخاطبینی که این برنامه را می بینند بگویند ما که شاعر و نویسنده نیستیم، ما که قلمی نداریم، ما مستند ساز نیستیم و... من می خواهم بگویم همانطور که در جنگ نظامی شما صرفاً آرپیچی زن و قرارگاه و بیسیم چی لازم ندارید، راننده و آشپز هم می خواهید. این ها همه مجموعه است. یک کار زنجیره ای باید صورت گیرد. من می خواهم بگویم در این جبهه هم عناصر تولید نیاز داریم هم عناصر توزیع. حلقه توزیع حلقه بسیار مهمی است. آن کسی هم که یک واحد فرهنگی کوچکی دارد و به عنوان مثال در مدرسه ای، معلم یا مسئول کانون فرهنگی مسجدی است یا در فلان تشکل دانشجویی و فلان دانشگاه کار می کند، این ها اگر همه خودشان را اعضای این جبهه ببینند، وصل شوند و طول و عرض این جبهه با هم دیگر متصل شوند خیلی اتفاقات بزرگ می افتد.
جلیلی در ادامه اظهار کرد: توزیع هم نوعی تولید است چون ایجاد ارزش افزوده می کند. شعری که آقای مؤدب گفته و در وبلاگش گذاشته، تولیدش را کرده است آن عنصری که این شعر را توزیع می کند به نوعی تولید گر است. یعنی ارزش افزوده ای ایجاد کرده است که یک مخاطب دیگری هم که بدون حلقه توزیع به این اثر نمی رسید الآن دیگر به آن می رسد. این حلقه حلقه بسیار مهمی است.
سردبیر مجله «راه» به بیانات رهبری اشاره کرد: آقا می فرمایند که می شود از فرصت ها استفاده کرد. مثلاً فرض کنید امروز دو نفر بسیجی با من دیدار داشتند. از این دیدار ها زیاد است. در میان این ها اگر یاد آوری شود، من اشاره کنم و کتاب های مربوط به دفاع مقدس آماده باشد و در اختیارشان قرار بگیرد آن ها را می خرند، ناگهان شما می بینید که یک تیراژ 5،6 هزار نسخه ای توزیع می شود. یا در همین دیدار هایی که سران ارتش و سپاه دارند شما می توانید آن کتاب را به زبان آن گوینده بیاورید. مثلاً الآن نزدیک عملیات کربلای یک است چند جلد از این کتاب های خیلی خوب درباره همین کربلای یک آماده شود، در آنجا اسم آورده شود خواهید دید که چندین هزار نسخه کتاب فروش خواهد رفت. می خواهم بگویم آقا جدای از این که مبانی فرهنگی ما را با مسائل تئوریک و استراتژیک مطرح می کند حتی در راه، کار ها گفته است.
وی اظهار کرد: اگر حلقه توزیع در جبهه فرهنگی انقلاب تکمیل شود، به نظرم خیلی به رشد حلقه تولید نیز کمک خواهد کرد. امروز ما به اندازه کافی محصولات فرهنگی در شاخه های مختلف که بتوانیم به مخاطبین مختلف از پیش دبستانی تا نوجوان تا زن تا مرد تا دانشجو تا کاسب تا کارمند ارائه کنیم، داریم. به نظرم یک حلقه توزیع که گلوگاه اصلی است باید فعال شود و رسانه از جمله رسانه ملی در این بحث می تواند نقش بسیار پررنگی ایفا کند.
جلیلی در پاسخ به سوال طالب زاده مبنی بر اینکه این مباحث چه مقدار در رسانه ها و به عنوان مثال مجله شما پیگیری می شود، گفت: من خودم سال های 75،76 در صدا و سیما با یکی از گروه ها کار می کردم. فضا آنقدر جذاب نبود که امثال ما بتوانیم کار کنیم، از این رو جذب مطبوعات شدیم. این نوع بحث ها را در مطبوعات مطرح کردیم که در چند سال اخیر با بحث اینترنت در سایت ها انعکاس پیدا کرده است. اما در رسانه ملی کمتر. آدم های بزرگی هستند که می توانند در این حوزه حرف بزنند، نظریه پردازی و چهارچوب های نظری را تبیین کنند.
سپس مؤدب نیز گفت: چند شب پیش در نمایشگاه قرآن شب شعر اختصاصی برای من گذاشته بودند. مردم که رد می شدند می دیدند بحث جالب است، گوش می دادند و بعد می رفتند. به شوخی گفتم ما اندازه بعضی از این ها جذابیت داریم، و جذابیت ما جور دیگری است. اگر به این نوع سوژه ها ضریب داده شود، مردم بسیار جدی می گیرند. وقتی چهرههای فرهنگی ببینند فردا صبحش همسایه من جور دیگری به من نگاه می کند، برایش مهم می شود. من هشت کتاب دارم، اما خوب آن بازیکن فوتبال به محله اش که می رود همه به اوسلام می کنند ولی آدمی هست که هشتاد کتاب دارد و همسایه اش هم نمی داند. شما وقتی او را نشان دهید، این هم جذابیت دارد.
جلیلی یادآور شد: من یادم است که در هفتم یا چهلم شهید آوینی آقای میر شکاک به دانشگاه ما آمده بود و از هفت شب تا هشت صبح حرف زدند و بچه ها نشسته بودند.
طالب زاده بیان کرد: این افراد هم الگو هستند، هم نبوغ دارند و هم به روز هستند، وقتی صحبت می کنند یک موج می سازند. افق انقلاب را می شناسند، مردم خودمان هستند که خداوند به آنها توانی داده است، چرا مخفی اش می کنیم که پیر و بعد نا امید شود که قدرش را ندانستند.
مؤدب نیز افزود: این که میگویید بعضی ها را نمی شناسند و مثلاً یه جاهایی مشکلات ساختاری است. برای این است که خیلی افراد هستند که ضریب شایستهشان را به آنها ندادهاند.
جلیلی نیز در پایان بیان کرد: کسانی که میتوانند در حوزه تاریخ شفاهی انقلاب به ما کمک کنند به سایت Rahmag.com مراجعه کنند.
نظرات شما عزیزان: